دوره و شماره: دوره 14، شماره 2، اسفند 1402 

سیاست و تجارت در مغرب قرون میانه؛ ناپایداری سیاسی و شکوفایی اقتصادی

سیاست و تجارت در مغرب قرون میانه؛ ناپایداری سیاسی و شکوفایی اقتصادی

صفحه 1-28

عباس برومند اعلم

چکیده مغرب اسلامی زیست تمدنی خود را مدیون موقعیت جغرافیایی منحصر به فردی است. این موقعیت علاوه بر دسترسی توأمان مغرب به دریای مدیترانه و اروپا، آن را از سرزمین‌های بکر صحرای آفریقا و از مجاورت مصر به عنوان دروازه شرق هم بهره‌مند ساخته است. در طول تاریخ چندهزارساله این سرزمین، چنین موقعیتی امکان مطلوبی برای فعالیت‌های تجاری و بازرگانی آن فراهم ساخته است. البته طبیعی است که میزان به‌فعلیت رسیدن این ظرفیت همیشه تابعی از سایر متغیرها به‌ویژه متغیرهای سیاسی بوده است. از طرفی، منطقاً باید رابطۀ مستقیمی میان ثبات، آرامش و تمرکز سیاسی با رشد تجارت و بازرگانی برقرار باشد، اما مطالعۀ سیر تحول تجارت در سرزمین مغرب در قرون میانه (قرون 5 تا 10 هجری)، ما را با پدیدۀ متفاوتی روبه‌رو می‌کند. در این دوره، به‌رغم تغییرات گسترده و جابه‌جایی حکومت‌ها، عدم تمرکز سیاسی و جنگ و نزاع مستمر، با رشد پیوستۀ همۀ شاخص‌های تجاری و بازرگانی روبه‌رو هستیم. مسئلۀ اساسی پژوهش حاضر نیز بررسی این تناقض است. مدعای مطروحه در این نوشتار این است که بررسی شاخص‌هایی همچون بازارهای پویا، ضرب سکۀ قدرتمند و تردد آسان و گستردۀ کاروان‌های تجاری در سطح محلی و منطقه‌ای نشانه‌های آشکار شکوفایی بازرگانی در مغرب قرون میانه است. علل آن نیز علاوه بر موقعیت جغرافیایی، این است که دولت‌های این منطقه می‌دانستند که با داشتن خزانه‌های قوی، در منازعات سیاسی، قدرت و نیروی نظامی بیشتر و راضی‌تری در اختیار خواهند داشت. همچنین، می‌دانستند که تحقق خزانۀ غنی جز با تجارت شکوفا و رقابت بر سر راه‌ها و پایانه‌های تجاری میسر نمی‌شود. این پژوهش با تکیه بر چارچوب مفهومی تاریخ اقتصادی که یکی از وظایف اصلی آن تشریح ثبات یا دگرگونی ساختارها و روندهای اقتصادی است، وجود این حیات دوگانه سیاسی ـ اقتصادی را چنین نشان داده ‌است: در سرزمین مغرب، به‌رغم همۀ بحران‌های سیاسی، همواره شاهد سیاست ثابت حکومت‌ها در حمایت از تجارت و تسهیل بازرگانی هستیم؛ گویی توافق نانوشته‌ای میان رقبای سیاسی و طرف‌های نزاع وجود داشته که موضوع تجارت و بازرگانی را خارج از منازعات سیاسی نگاه دارند. علت آن نیز نیاز مستمر حکمرانی‌های این منطقه به حفظ ثروت خزانه، تأمین هزینه‌های سنگین نظامی‌گری، رقابت نرم برای تسلط بر راه‌های تجاری و جذب تاجران و بازرگانان به سرزمین خود بوده است.

تقابل‌های اجتماعی در جامعۀ موسیقایی قرون نخستین اسلامی (دورۀ اموی و عصر اول عباسی)

تقابل‌های اجتماعی در جامعۀ موسیقایی قرون نخستین اسلامی (دورۀ اموی و عصر اول عباسی)

صفحه 29-58

نرگس ذاکر جعفری

چکیده جامعۀ موسیقی ایران در دوره‌های مختلف تاریخی کنش‌ها و تقابل‌هایی را تجربه کرد و نسبت به سایر حرفه‌ها و گروه‌های اجتماعی تعارضات بیشتری را ازسر گذراند. تقابل‌های موسیقی‌دانان با سایر نهادهای جامعه ازجمله حکومت، مذهب، مردم و حتی تقابل‌های درون‌گروهی موسیقی‌دانان در دوره‌های مختلف با شدت و ضعف‌هایی جلوه یافت. مسئلۀ اصلی در تحقیق حاضر، یافتن انواع تقابل‌های اجتماعی جامعۀ موسیقایی قرون نخستین اسلامی (دورۀ اموی و عصر اول عباسی) است. در قرون اولیۀ اسلامی، در پی حمایت و توجه طبقات مختلف جامعه و در رأس آن، خلفای اسلامی، دورهای درخشان در تاریخ موسیقی رقم خورد. هدف از تحقیق حاضر شناسایی و تحلیل گونه‌هایی از تقابل‌های درون‌گروهی و برون‌گروهی مبتنی بر نظریۀ تقابل‌ اجتماعی در این دوران است. پرسش اصلی مقالۀ حاضر این است که جامعۀ موسیقی قرون نخستین اسلامی با چه تقابل‌های اجتماعی‌ای درگیر بوده است؟ به علاوه، این تقابل‌ها به چند گروه قابل تفکیک هستند؟ نتایج حاصل از این تحقیق نشان می‌دهد که لایه‌های درگیر تقابل‌ها با موسیقی‌دانان در دو شاخۀ عمدۀ درون‌گروهی و برون‌گروهی جای دارند. همچنین، تقابلات درون‌گروهی موسیقی‌دانان، ازجمله طبقه‌بندی آن‌ها، تقابل بین سنت‌گرایان و نوگرایان، مسابقات و مناظرات و نقد و داوری موجب بالندگی و پویایی جامعۀ موسیقایی آن روزگار شد. این تحقیق به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده و گردآوری داده‌ها از طریق رجوع به منابع کتابخانه‌ای صورت گرفته است.

کارکرد تلقینی خواب و خیال در توجیهات حاکمان به جامعه در تاریخ‌نگاری دورۀ مغولان و تیموریان

کارکرد تلقینی خواب و خیال در توجیهات حاکمان به جامعه در تاریخ‌نگاری دورۀ مغولان و تیموریان

صفحه 59-82

کوروش فتحی

چکیده پرداختن به خواب و خیال برای توجیه اعمال شاهان و حاکمان و تلقین آن‌ها به جامعه، در تاریخ‏نگاری ایران اهمیت بسیاری دارد. تحلیل رؤیا و خیال یکی از رویکردهای خوانش متن، یعنی نشانهشناسی است. هدف اصلی این خوانش‏ بازسازی کارکرد نظامهای دلالتمند غیرزبانی برای اعمال و رفتار حاکمان در تاریخ است. خواب و خیال از نشانههای معنایی مهم است و در تاریخنویسی ایران جایگاه ویژهای دارد. کاربست این امر در منابع تاریخی و اعتنای اربابان قدرت به آن در دو محور قابل تشخیص است: مشروعیتبخشی و اعتباربخشی به اعمال و کردار شاهان. اهمیت خواب و تعبیر آن در قرآن کریم، روایات دینی و جریان تصوف نیز توجه مورخان را به این مقوله در جایگاه امری توجیهگر در برابر ادلۀ عینی و عقلی جلب می‌کرد. این امر در دوران مغولان و تیموریان با توجه به بروز بحران در مشروعیت دینی حاکمان از فراوانی بیشتری برخوردار است. با رویکرد مذکور، این سؤالات قابل طرح است‏: علل بیان رؤیا و خیال در آثار مورخان دورۀ مغولان و تیموریان چیست؟ در نظر حکام این دوره، خواب و خیال چه کاربری توجیهی و تلقینی‌ای برای جامعۀ ایران داشت؟ با اتکا به روش تحقیق تاریخی و بررسی شواهد این نتایج حاصل شد: بیان خیال و رؤیا در تاریخنگاری همواره وجود داشته است، اما در تاریخ میانۀ ایران گستردگی بیشتری دارد. همچنین، خواب و خیال کاربری توجیهی برای تلقین خواست شاهان و امرا و مشروعیتبخشی حکومت به جامعۀ ایرانی این دوره داشته است.

بررسی و تحلیل ظهور طبقه متوسط جدید در نشریات دوره پهلوی اول

بررسی و تحلیل ظهور طبقه متوسط جدید در نشریات دوره پهلوی اول

صفحه 83-118

رضا تسلیمی طهرانی

چکیده مسئلۀ اصلی پژوهش حاضر توصیف، فهم و تحلیل ظهور طبقۀ متوسط جدید در ایران از طریق مطالعه و بررسی شاخص ‏ها و مؤلفه ‏های مرتبط با سبک زندگی این طبقه در بازۀ زمانی سال ‏های 1300 تا 1320ش در نشریات شاخص و مرتبط این دوره است. پرسش‏های اصلی عبارت‌اند از: 1. چگونه می‏توان از طریق مطالعه و برررسی نشریات شاخص دورۀ پهلوی اول، ظهور طبقۀ متوسط جدید و سبک زندگی مرتبط با آن را توصیف و تحلیل کرد؟ 2. شاخص ‏ها و مؤلفه ‏های سبک زندگی طبقۀ متوسط جدید در دورۀ زمانی سال‏های 1300 تا 1320ش کدامند؟ به‌منظور پاسخ‌گویی به پرسش‏ های فوق از روش‏‏‏ های تاریخی و تحلیل محتوای کیفی استفاده شده و نشریات عالم نسوان، بلدیه، شفق سرخ و تجدد ایران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته ‏اند. براساس یافته‏ های این پژوهش، اعضای طبقۀ متوسط جدید در دورۀ پهلوی اول از سبک زندگی متمایزی برخوردار بودند که ویژگی ‏ها و ابعاد آن در نشریات این دوره انعکاس یافته است. بر این اساس، فردگرایی، مصرف‌گرایی، توجه به بدن و مدیریت آن، برجسته شدن اوقات فراغت و مصرف فرهنگی و هنری مهم‌ترین مؤلفه‏ ها و شاخص ‏های سبک زندگی طبقۀ متوسط جدید در سال‏ های ذکرشده را مشخص می‏ کند.

تبیین مفاد گمرکی در قراردادهای ایران با روسیه در دورۀ ناصری و مظفری با تأکید بر نظریۀ نظام جهانی والرشتاین (۱۲۸7ـ ۱۳۲۴ق/ ۱۸۷۰ ـ ۱۹۰۶م)

تبیین مفاد گمرکی در قراردادهای ایران با روسیه در دورۀ ناصری و مظفری با تأکید بر نظریۀ نظام جهانی والرشتاین (۱۲۸7ـ ۱۳۲۴ق/ ۱۸۷۰ ـ ۱۹۰۶م)

صفحه 119-158

شهلا پسندیده؛ شهرزاد ساسان پور؛ میر اسدالله صالحی پناهی؛ داود اصفهانیان

چکیده با توجه به‌ضرورت ارتباطات بین‌المللی و نقش حقوق گمرکی در پیشرفت کشورها، مقالۀ حاضر به بازشناسی مفاد گمرکی در قراردادهای ایران با روسیه می‌پردازد. مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی و بهره‌گیری از اسناد و منابع کتابخانه‌ای معافیت‌های گمرکی در قراردادهای منعقده با روسیه و اقتصاد ایران را در دورۀ حکومت ناصرالدین‌شاه (۱۲۶۷-۱۲۷۵ق/۱۸۴۸-۱۸۹۶. م) و مظفرالدین‌شاه (۱۲۷۵- ۱۲۸۵ق/۱۸۹۶-۱۹۰۷. م) براساس نظریۀ نظام جهانی موردبررسی قرار داده است. در این پژوهش به این پرسش پاسخ داده می‏شود که چرا در قراردادهای منعقده با روسیه، عواید گمرکی کشور به‌عنوان تضمین بدهی‌های ایران در نظر گرفته می‌شد؟ ضعف اقتصادی ایران و عدم اطمینان روسیه نسبت به قدرت مالی دولت‌، این تردید را برای آن‌ها به وجود آورده بود که اگر ایران به تعهدات خود در قراردادها عمل نکند، خسارت وارده چگونه باید جبران گردد.
به علت ضعف ساختارهای سیاسی- اقتصادی ایران، روسیه در قراردادهای خود، مفادی را درزمینۀ میزان تعرفه‌های گمرکی و معافیت‌های مالیاتی می‌گنجانید. معافیت‏های مالیاتی کالاهای وارداتی، صنایع‌دستی و کارگاهی ایران را در رقابت با محصولات وارداتی بی‌دفاع گذاشت، اما تضمین پرداخت عواید گمرکی به‌عنوان پشتوانۀ تعهدات، که مهم‌ترین درآمد دولت قاجار بود می‌توانست تردید روسیه را در زمینۀ پرداخت بدهی‌های ایران حل نماید. با توسعۀ مناسبات تجاری ایران با روسیه تجارت شمال کشور در انحصار روسیه قرار گرفت، ولی با بروز مشکلات گمرکی دولت‌ ایران مجبور به گرایش به کمک‌های دولت سوم شد. اگرچه با تأسیس وزارت دارایی و الحاق گمرک به آن در سال ۱۳۲۹ق/۱۹۱۱م، ساختار گمرکی بهبود یافت، ولی همچنان مانع از حمایت‌های تعرفه‌ای ایران از تولیدات داخلی شد. ایران در این دوره در شمار کشورهای حاشیه‌ای بود.

واکاوی جامعه شناختی جنبش‌های حسنی در عصر عباسی با تاکید بر عوامل اقتصادی تا پایان سده دوم

واکاوی جامعه شناختی جنبش‌های حسنی در عصر عباسی با تاکید بر عوامل اقتصادی تا پایان سده دوم

صفحه 159-192

نصرالله محمدی پور املشی؛ هادی خواجوی

چکیده مؤلفه ‏های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی عصر عباسی زمینۀ جنبش ‏های زیادی را رقم زده است. سلسله جنبش‏ های سادات و به‌ویژه حسنیان بخش قابل توجهی از جنبش ‏ها شیعی را در قرون مقتدم به خود اختصاص داده است. موضوع این پژوهش شناسایی و تحلیل زمینه‏ های جامعه ‏شناختی جنبش‏ های حسنی با توجه به عوامل اقتصادی است. این پژوهش با روش تحلیلی به ارزیابی جنبش ‏های حسنی از منظر جامعه‌شناختی می‏ پردازد. این جنبش‏ ها را می‏توان در ردۀ جنبش ‏های سنتی دسته‌بندی کرد. عواملی چون اختلافات شاخۀ حسنی و حسینی در مسائل مالی، اعمال فشارهای اقتصادی و تصرف اموال شیعیان توسط امویان و عباسیان، ناکامی حسنیان در تصدی حکومت بعد از سقوط امویان، اندیشۀ قیام به سیف و اختلافات اعتقادی ـ مذهبی مسلمانان در حجاز و عراق در عصر عباسی زمینۀ جنبش‏ های حسنی را فراهم کرد. از آرمان‏ های جنبش حسنیان می‏توان به مشروعیت و افضلیت فرزندان امام حسن، عدم مشروعیت عباسیان، عدالت اقتصادی، پای‌بندی به کتاب خدا و سنت رسول خدا(ص) و لزوم قیام امام بر علیه حاکم جائر، اشاره کرد.

چرا کودتای 1299 و پادشاهی رضاشاه مبدأ تاریخ معاصر ایران نیست؟

چرا کودتای 1299 و پادشاهی رضاشاه مبدأ تاریخ معاصر ایران نیست؟

صفحه 193-224

علیرضا ملائی توانی

چکیده دربارۀ تعیین مبدأ تاریخ معاصر ایران اختلاف‏ نظرهای فراوانی شکل گرفته است. در سراسر دورۀ پهلوی تلاش می ‏شد تا کودتای 1299 و برآمدن رضاشاه مبدأ تاریخ معاصر ایران شناسانده شود. پهلوی‏ گرایان با ترسیم تصویری تاریک از وضعیت عمومی ایران در دورۀ قاجاریه به‌ویژه اوضاع بحرانی کشور در آستانۀ کودتای 1299، می‏ کوشیدند با اسطوره‏ پردازی از رضاشاه، او را بنیانگذار ایران نوین و کودتای 1299 را مبدأ تاریخ معاصر ایران معرفی کنند. مسئلۀ اصلی این مقاله این است که آیا کودتای 1299 و برآمدن رضاشاه مبدأ تاریخ معاصر ایران است؟ نگارنده با ارزیابی و نقد ایده‏ هایی که توسط تاریخ ‏نگاران رسمی دورۀ پهلوی و نیز برخی از تاریخ ‏پژوهان مستقل، دربارۀ رضاشاه مطرح شده است، استدلال می‏ کند که مبدأ تاریخ معاصر ایران کودتای 1299 یا پادشاهی رضاشاه نیست، زیرا نوسازی ‏های دورۀ رضاشاه بهرغم گستردگی و تنوعش، حاوی تناقض ‏هایی بود که جامعۀ ایران را دستخوش تنش و بحران درونی می‏کرد و نوع سلطنت رضاشاه از نظر منطق تحول تاریخی به دورۀ پیشامشروطه تعلق داشت و هرگز نمی ‏توانست ایران را وارد یک دورۀ تمدنی تازه ‏ای کند. بنابراین، مبدأ تاریخ معاصر ایران نه کودتای 1299، بلکه انقلاب مشروطه است.

بهره برداری رعایا از تعارض منافع نخبگان حاکم در رسم اعطای تیول(عصر ناصری)

بهره برداری رعایا از تعارض منافع نخبگان حاکم در رسم اعطای تیول(عصر ناصری)

صفحه 225-256

مهدی میرکیایی

چکیده شیوه‌های گوناگون مقاومت فرودستان در برابر گروه‌های حاکم از موضوعاتی است که در مطالعات تاریخ ایران کم‌تر به آن پرداخته شده است. رسم اعطای تیول که از دیرباز در دیوان‌سالاری ایران جایگاه درخور اعتنایی داشت در دورۀ قاجاریه، فرصت‌هایی را در اختیار رعایا قرار می‌داد تا از تیولداران و حکام ولایات امتیازگیری کنند. پرسش این است که رسم اعطای تیول، چگونه به اختلاف و کشمکش گروه‌های حاکم منجر می‌شد و رعایا چگونه از این اختلاف‌ها بهره می‌بردند؟ دربار قاجاریه که همیشه با تقلب‌های فراوان حاکمان ولایات در ارسال مالیات به خزانه رو‌به‌رو بود با اعطای تیول به برخی مواجب‌بگیران و کارگزارانش، بخشی از زمین‌ها را از دسترس حکام ولایات خارج می‌کرد؛ وضعیتی که به هیچ وجه موافق میل آن‌ها نبود، اما دربار از سوی دیگر با تقلب تیولداران نیز مواجه می‌شد. ناصرالدین شاه با مشروط کردن اعطای تیول به رضایت رعایا تلاش می‌کرد تیولداران را هم مهار کند. به این ترتیب، امکانی برای رعایا به وجود می‌آمد که بین تیول‌دار و حاکم ولایت یا بین دو تیول‌دار، فرد منصف‌تر را انتخاب کنند یا مباشران و گماشتگان تیول‌داران را تغییر دهند یا تنها رفتار آن‌ها را تصحیح کنند. چارچوب نظری پژوهش برگرفته از نظرات پاتریشیا کرون دربارۀ ویژگی‌های حکومت‌های پیشامدرن است. این پژوهش با روش علی و با تکیه بر اسناد درجه اول، به ویژه اسناد مجلس تحقیق مظالم، انجام شده است. هدف از این پژوهش، روشن شدن بخشی مغفول از تاریخ فرودستان و تشریح رفتار ایشان در برابر نخبگان حاکم برای تعدیل بهره‌کشی‌هاست. پیش از این، مطالعه‌ای که به استفادۀ رعایا از تعارض منافع گروه‌های حاکم دورۀ قاجاریه در رسم اعطای تیول پرداخته باشد انجام نشده است.

جست‌وجوی جوامع مادرسالار در پیش از تاریخ، با تکیه بر یافته‌های محوطه‌های تدفینی در جنوب غرب آسیا

جست‌وجوی جوامع مادرسالار در پیش از تاریخ، با تکیه بر یافته‌های محوطه‌های تدفینی در جنوب غرب آسیا

صفحه 257-284

سمانه نظیف؛ حامد وحدتی نسب؛ کورش محمدخانی

چکیده امروزه برخی پژوهشگران بر این باورند که در یک ساختار مادرسالار، جانشینیِ ارثی در یک خطِ مادرتباری ردیابی می‌شود. محل سکونت، مادرمکانی است و همۀ موارد ضروری در دست زنان است.ولی ما امروزه در جوامعی با ساختار پدرسالار و مردمحور زندگی می‌کنیم. برخی از پژوهشگران فمینیست بر این باورند که اگر جامعۀ مادرسالاری در پیش از تاریخ وجود داشته باشد، چه‌بسا بتوان به پایان ‌یافتنِ ساختار پدرسالار امروزین نیز امیدوار بود.2 برای جست‌وجوی زنان، چگونگیِ زیست و جایگاه آنان در گذشته، می‌توان از مواد و انباشته‌های گوناگونی همچون داده‌های اسکلتی و کالاهای گور بهره برد. با کمک پژوهش‌هایی دربارۀ خاک‌سپاری زنان و چگونگی آن در یک محوطۀ تدفینی و با کمک یافته‌های گورها، می‌توان انگاره‌هایی برای بود یا نبودِ یک ساختار مادرسالار در آن جامعه ارائه کرد. در این نوشته با کمک پژوهش‌های کتابخانه‌ای پیشینه‌‌ای کوتاه از پدیداری انگارۀ جوامع مادرسالار و برخی ویژگی‌های آن می‌گوییم. سپس با روشی توصیفی ـ تحلیلی و با بهره‌مندی از پژوهش‌های میدانی انجام‌شده به بیان تفسیرهای برآمده از یافته‌ها در برخی از محوطه‌های تدفینی در جنوب غرب آسیا می‌پردازیم. دریافت‌ها نشان از آن دارد که نباید تنها یک نوع ساختار برای همۀ جوامع پیش از تاریخ این پهنه درنظر گرفت، و از سویی با همۀ پژوهش‌های انجام‌گرفته در این زمینه، هنوز یافته‌های محکم و قطعی دربارۀ حضور جوامع مادرسالار در گسترۀ پیش از تاریخ جنوب غرب آسیا وجود ندارد.

احیا و تثبیت حوزۀ علمیۀ قم در ایران معاصر

احیا و تثبیت حوزۀ علمیۀ قم در ایران معاصر

صفحه 285-316

امیر صفری؛ علی محمد حاضری

چکیده این مقاله به بررسی پیدایش تاریخی حوزۀ علمیۀ قم در ایران می‌پردازد. استدلال می‌شود که پیدایش حوزۀ علمیۀ قم در ایران، به‌عنوان رقیبی برای حوزه‌های علمیه در عراق عرب، نتیجۀ هم‌نشینی تغییرات ‌ایجاد شده درون روحانیت و دگرگونی‌های به‌وجود آمده در نیروهای مادی در خاورمیانه بود. برخلاف دیدگاه ارتدوکس و متعارف که به دنبال منشأ استعلایی برای این نهاد دینی است، این مقاله استدلال می‌کند که هم‌زمانی تقریبی پدیدار شدن حوزۀ علمیۀ قم و دولت مدرن که به‌نوعی در تعارض و تمایز با آن فهمیده می‌شوند، نباید چندان پارادوکسیکال یا متناقض‌نما به نظر برسد. درحقیقت این دو نهاد، باتوجه‌به نیاز روحانیت شیعه برای حفظ و سازماندهی خود در میانۀ بحران به‌وجود آمده به واسطۀ اضمحلال امپراتوری عثمانی و تضعیف حوزۀ عتبات و بی‌جا شدن روحانیت، در تعامل با هم به‌وجود آمدند، به‌طوری‌که نه دولت مدرن در موضع حذف این نهاد «سنتی» برآمد و نه این نهاد «سنتی» در تقابل حاد با امر مدرن برخاست.

بررسی و تحلیل نقش خوانین و کدخدایان محلی در تأسیس و گسترش مدارس نوین چهارمحال و بختیاری

بررسی و تحلیل نقش خوانین و کدخدایان محلی در تأسیس و گسترش مدارس نوین چهارمحال و بختیاری

صفحه 317-351

پوران مردانی کُرانی؛ سهیلا ترابی فارسانی؛ فیض الله بوشاسب گوشه

چکیده تا اواسط دوران قاجار نظام آموزشی بیشتر با رویکرد سنتی منطبق بود و پس از آن با تأسیس دارالفنون، تشکیل انجمن معارف و توجه روشنفکران به مسئلۀ آموزش و پرورش گام ‏های بنیادین در این زمینه برداشته شد. با برقراری آموزش نوین در جامعۀ ایران، در زمینۀ تعلیم و تربیت تحول اساسی رخ داد و طی آن مدارس به سبک جدید در مناطق گوناگون احداث شد. در منطقۀ چهارمحال و بختیاری به‌علت بافت غالب عشایری و روستایی، پیاده‏سازی آموزش نوین توسط حکومت با چالش جدی مواجه بود. بر این ‌اساس خوانین و کدخدایان محلی به‌عنوان کنشگران و اثرگذاران در سطح جامعۀ بختیاری با تکیه بر جایگاه اجتماعی ـ سیاسی خود در عرصۀ آموزش ورود مؤثری داشتند. این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه بر اسناد، تاریخ شفاهی و مطالعات کتابخانه ‏ای به این پرسش خواهد پرداخت که خوانین و کدخدایان محلی در تأسیس مدارس نوین در منطقۀ چهارمحال و بختیاری چه نقشی داشتند و در این مسیر با چه چالش ‏هایی مواجه شدند. دستاوردهای حاصل از پژوهش نشان می ‏دهد که خوانین بختیاری تحت تأثیر جامعه ضمن آن‌ که فرزندان خود را به تحصیل عالیه سوق می ‏دادند، در جهت افزایش سطح سواد به تأسیس مدارس حتی با هزینۀ شخصی مبادرت ورزیدند. کدخدایان محلی نیز که واسطۀ حکومت و مردم بودند نیز در زمینۀ احداث، بازسازی و تأمین هزینه ‏های مدارس نقش تأثیرگذاری داشتند و موجبات رشد و گسترش آموزش عالی را فراهم کردند.

نظام خانوادۀ ایرانی در منظومه‌های پهلوانی پس از شاهنامه

نظام خانوادۀ ایرانی در منظومه‌های پهلوانی پس از شاهنامه

صفحه 353-381

موسی کیخا؛ زهرا اختیاری؛ ابوالقاسم قوام

چکیده خانواده اصلی‏ترین نهاد جامعه است و در همۀ زمان‌ها و مکان‌ها، شکلی از آن دیده می‏شود. متون روایی ادبیات کلاسیک ایران جدا از ارزش‏های زیبایی‏شناختی، می‏تواند منبع مهمی در بازشناسیِ تاریخی نظام خانواده در ایران باشد. منظومه‏های پهلوانی، مثل بسیاری از منظومه‏های غنایی و تعلیمی، جهان خانواده و ارتباط خانوادگی را درون‏مایۀ بسیاری از روایت‏های خود قرار داده است؛ به‌عبارت‌دیگر نظام خانواده یکی از مضامین فرامتنی و پس‌زمینه‌ای منظومه‏های پهلوانی است. کشف و تبیین ساختار خانواده در این متون، به‌مثابۀ فهم عناصر تشکیل‏دهندۀ بنیادهای فرهنگی یک ملت، می‌تواند در فهم باستان‌شناختی آن، کلیدی به دست جامعه‏شناسان و محققان تاریخی خانواده دهد. ازاین‌رو در این جستار سعی می‏‏شود با روش توصیف، تحلیل محتوا و مقایسه ازیک‌سو ساختار و کارکردهای نظام خانوادۀ ایرانی و صورت‏ها و معیارهای ازدواج در منظومه‌های پهلوانی پس از شاهنامه (بانوگشسب‏نامه، برزونامه، بهمن‏نامه، فرامرزنامه، کوش‏نامه و گرشاسب‏نامه) بررسی شود. در این منظومه‏ها تشکیل خانواده یک ضرورت است که نقش بازتولید، حراست و نگهداری، جامعه‌پذیری، کنترل‌کنندۀ رفتار جنسی، عطوفت و انس و آماده‌سازی پایگاه اجتماعی را بر عهده دارد. ازدواج سیاسی، پنهانی، ازدواج با زنان اسیر، ازدواج از طریق خرید همسر و ازدواج براساس سنت حماسی از مهم‌ترین شکل‌های ازدواج در این منظومه‏ها هستند.