دوره و شماره: دوره 16، شماره 1، فروردین 1404 

تحلیل جامعه شناختی مدرنیته سیاسی در ایران دوره سوم و چهارم مشروطه 1320-1332

تحلیل جامعه شناختی مدرنیته سیاسی در ایران دوره سوم و چهارم مشروطه 1320-1332

حمیدرضا بابائی؛ علی ساعی

چکیده موضوع این مقاله مطالعه تطبیقی مدرنیته سیاسی در ایران 1320-1332 است. مسئله این پژوهش ناظر بر آن است که مدرنیته سیاسی در ایران در مرحله تثبیت پرابلماتیک شده و تلاش های ناظر بر  تغییرات دموکراتیک در دوره مورد مطالعه به بازگشت اقتدارگرایی منجر شده است. با توجه به شواهد تجربی ارائه شده در پژوهش استدلال شده است که جامعه ایرانی، عدم تثبیت مدرنیته سیاسی و در نتیجه بازگشت اقتدارگرایی را در 1327 و 1332 تجربه کرده است. پس از اثبات مسئله، سوال مقاله به این صورت بیان شده است که «عدم تثبیت مدرنیته سیاسی در ایران 1320-1332 چگونه قابل تبیین می‌باشد؟». مدل نظری پژوهش بر مبنای رویکرد ترکیب گرایانه است. پژوهش حاضر با روش تاریخی تطبیقی و در دوسطح تحلیل درون موردی و تحلیل علی انجام شده است. مطابق با مدعای نظری این متن عدم تثبیت مدرنیته سیاسی در ایران تحت شرایط ترکیب شروط علی ضعیف بودن میزان نهادمندی نظام سیاسی ناظر بر انحلال پارلمان، تعویق انتخابات، انحلال انجمن ها و احزاب سیاسی، عدم استقلال قوا از یکدیگر، حذف یا تغییر قوانین مصوب، عدم جدایی جامعه مدنی از دولت، ضعیف بودن حضور حقوق فردی و شهروندی در قانون اساسی و نقش منفی کنشگر خارجی در تحولات سیاسی داخلی رخ داده است.
 

اسباب و اثاثیه خانگی و نقش آن در بازتاب تمایزات اجتماعی ایران در عصر قاجار

اسباب و اثاثیه خانگی و نقش آن در بازتاب تمایزات اجتماعی ایران در عصر قاجار

غفار پوربختیار

چکیده جامعه ایران در عصر قاجار از تمایزات بسیاری در درون طبقات اجتماعی آکنده بود. این تمایزات اجتماعی در امور و مسائل مختلفی از ریز تا درشت و از پائین تا بالا وجود داشت. در این میان اسباب و وسایل خانگی اگرچه از ضروریات زندگی ایرانیان عصر قاجار بود، اما از این ظرفیت برخوردار بود تا اقشار فرادست جامعه بتوانند از طریق آن تشخّص و هویت طبقاتی خود را نمایان سازند. در این پژوهش با استفاده از منابع و متون تاریخی، با روش توصیفی-تحلیلی و با کاربست نظریه تمایز اجتماعی پیر بوردیو کوشش می‌گردد تا به این سوالات پاسخی درخور داده شود: طبقات فرادست و اشراف ایران در عصر قاجار چگونه از طریق اسباب و کالاهای خانگی، تمایزات خود را نسبت به دیگر طبقات جامعه منعکس می‌نمودند؟ آیا این طبقات صرفاً به دنبال رفع نیازهای خود در امر خرید یا تهیه وسایل خانگی بودند و یا اینکه در پی آن بودند تا از طریق این وسایل، تشخّص طبقاتی و هویت و منزلت اجتماعی خود را نیز بازتاب دهند؟ نگاه طبقات فرودست به مسئله اسباب و وسایل خانگی چه بود؟ این پژوهش بر این فرض اساسی قرار دارد که اگرچه طبقات پائین و فرودست جامعه در پی آن بودند تا در خرید و استفاده از وسایل خانه، تنها مسئله ضرورت و رفع نیاز را در نظر بگیرند، اما طبقات اعیان و اشراف علاوه بر مسئله ضرورت و رفع نیاز، بیشتر در پی آن بودند تا از طریق اسباب و وسایل خانگی تمایز و تفاخر طبقاتی و اشرافی خود را نیز منعکس نمایند.

مهدی سودانی: مطالعه‌ای بر اساس نظریه رهبری کاریزماتیک وبر و تحلیل گفتمان

مهدی سودانی: مطالعه‌ای بر اساس نظریه رهبری کاریزماتیک وبر و تحلیل گفتمان

راحله محمدباقر

چکیده محمد احمد بن عبدالله؛ معروف به مهدی سودانی در سال 1881م، با ارسال نامه‌هایی برای اعیان و روسای قبایل سودان، دعوی مهدویت کرد و بعنوان رهبر نهضت مهدیون مطرح شد. جنبش وی با تعالیم تصوف و طریقت‌های صوفیانه با گرایش‌های سیاسی و اجتماعی همراه بود. وی با تکیه بر ویژگی‌های شخصی بعنوان، رهبری مذهبی و مبارزی سیاسی سبب تغییر ارزش‌های پیروان و همگرایی آنان با خود شد و توانست با بهره‌گیری از؛ سخنرانی‌های آتشین، وعده‌های آزادی به توده‌ مردم و امید به آینده‌ای بهتر زمینه اعلام مهدویت در سودان را فراهم کند. مسئله اصلی این پژوهش تبیین شخصیت سودانی، در قالب نظریه کاریزماتیک ماکس وبر است. افزون بر ویژگی‎های شخصیتی وی، بحران یا شرایط اجتماعی و سیاسی سودان نیز می‌توانسته زمینه‌ساز ظهور رهبری کاریزماتیک با ایدئولوژی مهدویت باشد. یافته‌های این پژوهش بیانگر آن است که سودانی با تمام ویژگی‌های فردی با انجام برخی اقدامات و با توجه به جریان مهدویت و طرح گفتمان جدید برای حل بحران‌های سیاسی و اجتماعی موجود در جامعه و در نهایت انتخاب خلفا و جانشینان پس از خود، می‌تواند بعنوان رهبر کاریزماتیک در شکل‌گیری جنبش مهدیون، مطرح شود. روش تحقیق در این پژوهش با توجه به رویکرد جامعه‌شناختی آن، در چارچوب نظریه کاریزما توصیفی و تحلیلی، متکی بر منابع دست اول تاریخی و داده‌های کتابخانه‌ای است.

تحلیل تاریخی گفتمان و رویکرد ملانصرالدین به مسئله ی کودک همسری

تحلیل تاریخی گفتمان و رویکرد ملانصرالدین به مسئله ی کودک همسری

زهرا کاظمی

چکیده کودک­ همسری موضوع مهمی­است که در دهه­های اخیر در جوامع­اسلامی به ویژه ایران مورد ­توجه قرار­گرفته ­است. رویکرد تاریخی به این مسئله نشان­می­دهد که تحت ­تاثیر مدرنیته دگرگونی­هایی در حوزه­های مختلف به­ویژه جنسیت و نقش­های جنسی در جوامع ­اسلامی ایجاد و به هنجارشکنی ازدواج دختران در سنین کودکی، دست­کم در حوزه­ نظر منجر­شد. این نوشتار با استفاده از منابع اصیل و با اتکا به روش توصیفی- تبیینی به بررسی دیدگاههای نشریه ملانصرالدین درباره علل رواج  ازدواج دختران خردسال و پیامد­های آن اختصاص­دارد. حاصل این پژوهش آن است که ملانصرالدین به عنوان نشریه‌ای پیشرو در طرح مسئله زنان در جوامع­اسلامی، ضمن ارائه تصویر­ تاریخی از کودک­همسری به انتقاد گسترده از آن پرداخت و آشکارا چنین ازدواج­های را عملی مجرمانه و تعدی به کودکان دانست و خواستار حمایت­های قانونی از آنان شد. بر این­اساس تنها ازدواج­هایی مشروعیت پیدا­می­کردند که مبتنی بر رضایت و انتخاب دختران و در سنین بزرگسالی (نوزده-بیست سال به بالا) بودند. امری که مستلزم تغییر نگرش­ها و  فرایندهای مرتبط با آن بود. به زعم ملانصرالدین سنت­های­اجتماعی و مذهبی و مسائل­اقتصادی در ترویج هرچه بیشتر این پدیده بسیار موثر­بوده و محرومیت از حق انتخاب،آموزش، افزایش خشونت علیه زنان و تزلزل نظام خانواده را از جمله پیامد­های آن می­دانست.

پدیده خشونت، کشمکش و جنگ و نقش آن در پیچیدگی سیاسی اجتماعی جوامع

پدیده خشونت، کشمکش و جنگ و نقش آن در پیچیدگی سیاسی اجتماعی جوامع

شراره فرخ نیا

چکیده خشونت، کشمکش و جنگ همواره بخشی جداناپذیر از جوامع انسانی بوده  و دلایل و انگیزه های گوناگونی موجب بروز آن می‌شود. بدیهی است که مطالعۀ این موضوع در جوامع باستانی درک بهتری از ریشه‌ها و عوامل این پدیده‌ انسانی را در گذشته و ارتباط آن با حال و آینده فراهم می‌آورد و از سوی دیگر، بین مطالعات باستان‌شناسی و موضوعات امروزی جامعه پیوند برقرار می‌کند. با این‌گونه مطالعات می‌توان سیر تحول الگوی رفتارهای بشر در زمینه‌های مختلف مانند درگیری و کشمکش چه در گذشتۀ دور و چه در گذشتۀ نزدیک و همچنین علل و پیامدهای آن‌ها را ردیابی کرد. در پژوهش پیش‌رو با مطالعه بر روی برخی از مواد فرهنگی باستانی با شواهد خشونت و کشمکش، میزان تاثیر این پدیده بر پیچیدگی‌های جوامع بررسی شد. تا کنون موضوع جنگ و جنگاوری در باستان‌شناسی به مطالعه فناوری جنگ‌افزارها پرداخته و کمتر به پدیده اجتماعی خشونت و جنگ توجه شده است. حال با توجه به نتایج نمونه‌های موردی مطالعه‌شده می‌توان گفت که این پدیده در پیچیدگی‌های سیاسی و اجتماعی جوامع تاثیر مستقیم دارد..شواهد و مواد فرهنگی به جای مانده از گذشته مانند آثار به جای مانده از جنگ و جنگاوری آشوری‌ها در بین النهرین نقش مدارک باستان‌شناسی و منابع نوشتاری دوران باستان را در پژوهش‌های مرتبط با باستان‌شناسی کشمکش به طور ویژه روشن می‌کند.در پایان گفتنی است  که جنگ و جنگاوری خود نتیجۀ پیدایش پیچیدگی‌هایی در سطح سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعیِ جامعه است و از سوی دیگر خودِ جنگ عامل پیچیدگی‌هایی در سطوح مختلف جامعه به‌شمار می‌آید

تامین، تضمین و بهره وری وفاداری سیاسی در حاکمیت های توتالیتر (تجربه شوروی، چین و آلمان نازی)

تامین، تضمین و بهره وری وفاداری سیاسی در حاکمیت های توتالیتر (تجربه شوروی، چین و آلمان نازی)

حسین احمدی؛ محمدسالار کسرایی

چکیده هدف مقاله تلاش برای ارائه تبیینی جامعه‌شناختی از منابع، شیوه تضمین و پیامدهای وفاداری در حاکمیت‌های توتالیتر قرن بیستم (شوروی، چین و آلمان نازی) است. در مورد وفاداری به رویکرد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی پرداخته شده و استدلال‌های مربوط به هر کدام به شکل خلاصه طرح گردیده و چهارچوب نظری مورد استفاده تلفیقی از ترکیب رویکردهای مذکور بوده است.
روش مطالعه تطبیقی-تاریخی بوده و با استفاده از مقایسه موردهای خاص صورت گرفته است. نمونه‌ها به شکل هدف‌مند از بین نظام‌های توتالیتر قرن بیستم انتخاب گردیده‌اند، گردآوری داده‌ها از منابع دست‌دوم صورت گرفته و پس از روایت تاریخی مبتنی بر شاخصه‌های وفاداری در هر مورد، جدول مقایسه موردها ارائه شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. اعتبار داده ها از طریق مراجعه به متون مختلف مربوط به هر مورد تامین شده است.
یافته‌ها نشان می دهد حاکمیت‌های توتالیتر تلاش کرده‌اند به شکل مشابه از زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای تأمین، تضمین و بهره‌برداری از وفاداری استفاده کنند و استفاده از این زمینه‌ها وجه اشتراک تمامی توتالیترها بوده است. لیکن این حاکمیت‌ها به شکل هوشمندانه‌ای به شیوه موقعیتی از فرمول‌های متفاوت در جوامع مختلف استفاده کرده‌اند. تفسیر هوشمندانه شرایط و استفاده عقلانی از شرایط مختلف هر جامعه برای کسب، تضمین و بهره‌برداری از وفاداری در نمونه‌های مورد مطالعه مشاهده می‌شود که در مقاله به تفصیل با استفاده از نمونه‌های تاریخی مورد اشاره واقع شده‌اند.

نزاع‌های حقوقی در مساله متعه حج و نظریه تحول نظام‌های حقوق اسلامی؛ مردم‌شناسی‌حقوق اسلامی در بحران دهه بیست تا شصت هجری

نزاع‌های حقوقی در مساله متعه حج و نظریه تحول نظام‌های حقوق اسلامی؛ مردم‌شناسی‌حقوق اسلامی در بحران دهه بیست تا شصت هجری

حمید رضا آذری نیا؛ احسان بهراملو

چکیده علم ­حقوق ذاتا کنترل­ ­کننده رفتارها و تنظیم ­­کننده روابط ­­اجتماعی است، از­ این ­جهت گروه­های مختلف سعی می­کنند در نظام ­حقوقی سهیم شوند و سرمایه ­اجتماعی خود را از این ­طریق افزایش دهند. تکوین ­­­حقوق ­­اسلامی نیز، با رقابت و منازعه ­گروه­های اجتماعی مسلمانان اولین همراه بود. سرانجام، این رقابت­ها، طیفی از مکاتب ­فقهی با منطق و ساختارهای حقوقی متفاوت را شکل داد. در پی نزاعات گروه­های اجتماعی، بحران ­مشروعیت در نظام­های حقوقی نوپای ­مسلمانان از دهه­ بیست تا دهه ­شصت هجری ایجاد شد که در این­ نوشته با تفکیک شبکه­ کنشگران­ حقوقی، دو­ عاملیت حقوقی با آرمان­های متفاوت و جهان­ بینی و ارزش­های متمایز با بررسی پرونده متعه حج، شناسایی خواهند شد. برخی از صحابه و تابعین به دنبال تحقق ­نظام­ حقوق­ ­نبوی بودند و برخی دیگر درصدد حفظ برخی اصول ­حقوق­ نظام ­بدوی بودند. اندیشه ­­فقهی دسته­ دوم، تلفیق­ ارزش­های­ اسلامی به­ نفع ارزش­های قومی بود. نگارندگان با رویکرد ­مردم­­شناسی ­حقوق در دهه­ بیست تا دهه­ شصت هجری، مساله ­­متعه حج را از منظر دو­ عاملیت ­مذکور بررسی کرده و تفاوت­­ بنیادین ­­منابع و منطق ­حقوقی آن ­دو را نشان داده­اند. هر دو­ عاملیت­ نبوی و بدوی در قرن­ ­اول به حیات خود ادامه دادند و در ابتدای قرن­ ­دوم در صورت­­بندی مکاتب­ فقهی اثر ­­مستقیم گذاردند.

 

موانع ساختاری- تاریخی تحکیم و تداوم دولت نوپدید مشرروطه 1286- 1304ه.ش

موانع ساختاری- تاریخی تحکیم و تداوم دولت نوپدید مشرروطه 1286- 1304ه.ش

علیرضا بی زبان؛ قدیر بخشی جغناب؛ هدیه مرادی مهد

چکیده این نوشتار با بهره‌گیری از روش جامعه‌شناسی تاریخی به دنبال شناسایی علل و زمینه‌های ساختاری و تاریخی موجبه تکوین بی‌ثباتی‌های سیاسی و در هم‌کنش این زمینه و شرایط در تداوم ناپذیری و فروپاشی دولت نوپدید مشروطه بوده است. نتایج حاصل از موردپژوهی تاریخی این دوره نشان می‌دهد که ماهیت دولت و جامعه [جامعه پراکنده و چندشکافی و دولتی ضعیف و فاقد ظرفیت نهادی] و نبود توازن قدرت بین آنها، رابطه نامتقارن بین دولت - جامعه با نظام جهانی و به عبارتی ادغام نابرابر و قرار داشتن در موقعیت حاشیه‌ای نظام جهانی، تضاد [منافع و ایدئولوژیک] بین نهادها و نیروهای اجتماعی با یکدیگر و با دولت نوپدید، انقیاد دولت و منازعات پایان‌ناپذیر این نهادها و نیروها درون دولت و تعمیم این منازعات درون جامعه، با تقویت شکاف‌های اجتماعی و سیاسی شدن آنها، ممانعت از تکوین دولتی واجد ظرفیت نهادی، گرفتار ساختن دولت با بحران‌های فراگیر و تعمیق شکاف آن با جامعه، شرایط و فرصتهای مکفی برای بروز تعارضات اجتماعی و تضادهای سیاسی و تکوین و تداوم وقایعی نامتعارف، عمدتاً خشونت‌آمیز و خارج از چارچوب‌های نهادی که به شکل متداولی ساختار و نهادها، قواعد، بازیگران و سیاست‌های حکومتی دولت نوپدید مشروطه را با چالش و دگرگونی مواجه می‌ساخت را فراهم نمودند.

تحلیل مبارزات شیعیان سواحل جنوبی خلیج فارس بر ضد استعمار پرتغال (907-980.ق) از منظر نظریه کنش جمعی چارلز تیلی

تحلیل مبارزات شیعیان سواحل جنوبی خلیج فارس بر ضد استعمار پرتغال (907-980.ق) از منظر نظریه کنش جمعی چارلز تیلی

فرشید لاری منفرد؛ محمدعلی چلونگر؛ علی اکبر عباسی

چکیده قیام‌ها و مبارزات ضد استعماری شیعیان در برابر حضور پرتغالی‌ها در سواحل جنوبی خلیج فارس از رویدادهای مهم سده دهم و یازدهم هجری به شمار می‌رود. شیعیان این مناطق در نتیجه اقدامات پرتغالی‌ها در تنگنای شدیدی قرار گرفتند و بیش از سایر گروه‌ها دچار ظلم و بی‌عدالتی شدند. از این رو، شورش و قیام را به عنوان یک شیوه مقابله برای تضعیف و اخراج پرتغالی‌ها استفاده نمودند. کاربست نظریه «کنش جمعی» چارلز تیلی که به قیام‌ها، شورش‌ها و جنبش‌های سیاسی و اجتماعی در هر مکان و زمان اشاره دارد، می‌تواند نقش مهمی در ارائه نگاهی جدید به موضوع مورد بحث داشته باشد.از این رو، نگارندگان این پژوهش درصدد بوده‌اند تا از روش توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر نظریه کنش جمعی چارلز تیلی، عوامل تاثیرگذار در شکل‌گیری مبارزات ضد استعماری شیعیان سواحل جنوبی خلیج فارس را احصاء و بازشناسی کنند. نتایج پژوهش حاکی از آن است استمرار ظلم و تضعیف حیات اقتصادی در تشخیص منافع، نقش هویت دینی و مذهبی مشترک با مردم و قدرت‌های منطقه‌ای به عنوان سازمان جنبش، استفاده از ظرفیت‌ سیاسی و نظامی قدرت‌های موجود به عنوان منبع بسیج، بهره‌جویی از معادلات و منازعات منطقه‌ای به عنوان فرصت و خشونت و سرکوب بومیان، شرایط تسهیل کننده مبارزات و قیام‌های شیعیان سواحل جنوبی خلیج فارس را نشان می‌دهد.