نزاع‌های حقوقی در مساله متعه حج و نظریه تحول نظام‌های حقوق اسلامی؛ مردم‌شناسی‌حقوق اسلامی در بحران دهه بیست تا شصت هجری

دوره 16، شماره 1
فروردین 1404

نوع مقاله : پژوهشی اصیل

نویسندگان

1 دکتری مردم شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.

2 کارشناسی ارشد تاریخ اسلام، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، تهران، ایران.

چکیده
علم ­حقوق ذاتا کنترل­ ­کننده رفتارها و تنظیم ­­کننده روابط ­­اجتماعی است، از­ این ­جهت گروه­های مختلف سعی می­کنند در نظام ­حقوقی سهیم شوند و سرمایه ­اجتماعی خود را از این ­طریق افزایش دهند. تکوین ­­­حقوق ­­اسلامی نیز، با رقابت و منازعه ­گروه­های اجتماعی مسلمانان اولین همراه بود. سرانجام، این رقابت­ها، طیفی از مکاتب ­فقهی با منطق و ساختارهای حقوقی متفاوت را شکل داد. در پی نزاعات گروه­های اجتماعی، بحران ­مشروعیت در نظام­های حقوقی نوپای ­مسلمانان از دهه­ بیست تا دهه ­شصت هجری ایجاد شد که در این­ نوشته با تفکیک شبکه­ کنشگران­ حقوقی، دو­ عاملیت حقوقی با آرمان­های متفاوت و جهان­ بینی و ارزش­های متمایز با بررسی پرونده متعه حج، شناسایی خواهند شد. برخی از صحابه و تابعین به دنبال تحقق ­نظام­ حقوق­ ­نبوی بودند و برخی دیگر درصدد حفظ برخی اصول ­حقوق­ نظام ­بدوی بودند. اندیشه ­­فقهی دسته­ دوم، تلفیق­ ارزش­های­ اسلامی به­ نفع ارزش­های قومی بود. نگارندگان با رویکرد ­مردم­­شناسی ­حقوق در دهه­ بیست تا دهه­ شصت هجری، مساله ­­متعه حج را از منظر دو­ عاملیت ­مذکور بررسی کرده و تفاوت­­ بنیادین ­­منابع و منطق ­حقوقی آن ­دو را نشان داده­اند. هر دو­ عاملیت­ نبوی و بدوی در قرن­ ­اول به حیات خود ادامه دادند و در ابتدای قرن­ ­دوم در صورت­­بندی مکاتب­ فقهی اثر ­­مستقیم گذاردند.

 

کلیدواژه‌ها

موضوعات