ارزیابی حقوق مالکیت در دوره‌ی صفویه (با تکیه بر آرای داگلاس نورث نونهادگرا)

دوره 9، شماره 2
خرداد 1397
صفحه 159-183

نویسندگان

1 گروه تاریخ، دانشگاه اصفهان

2 دانشجوی دکتری تاریخ ایران اسلامی دانشگاه اصفهان

چکیده
حقوق مالکیت در تحلیل‌های داگلاس نورث نونهادگرا درباره رشد و افول اقتصاد جوامع در دوره‌های مختلف تاریخی نقشی کلیدی دارد. در مفهوم حق مالکیت مسأله‌ حق اعمال انحصار مطرح است، از این‌رو هزینه‌هایی را برای مالک درپی دارد. به نظر نورث حقوق مالکیت تضمین شده‌ای که منافع آن از هزینه‌هایش بیشتر باشد، به همراه دولتی که از این نوع حقوق مالکیت حمایت کند، سبب رشد اقتصادی می‌گردد. هزینه‌های حقوق مالکیت در دوره صفویه به دلیل مسائلی مانند مالیات، مصادره و... اغلب بیشتر از منافع دارایی بوده است. از طرف دیگر دولت صفویه هم مالکیت منابع تولیدی را در اختیار حلقه فرادستان و خصوصاً شاه قرار می‌داد و تلاش می‌کرد تجارت را تحت کنترل خود درآورد. اشکال بسیار مختلفی از مناسبات زمین‌داری در دوره صفویه به وجود آمد که همه آن‌ها یک ویژگی مشترک داشتند: زمین به شاه تعلق داشت. از این‌رو دولت صفویه مانعی بزرگ در توسعه و تکامل حقوق مالکیت بوده است. هرگاه با همین نوع حقوق مالکیت ناکارآمد، امنیتی ایجاد می‌شد، اوضاع اقتصادی بهبود می‌یافت. این مقاله برآن است تا پس از بیان چارچوب نظری، ارزیابی از حقوق مالکیت در دوره صفویه را با توجه به ساختار و هزینه‌های حقوق مالکیت و نقش دولت به روش توصیفی- تحلیلی و براساس اطلاعات کتابخانه‌ای بررسی کند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات
 Bernie , F.(1981). Travels in the mongol Empire. Oxford University, London.
 Floor, Willem. M. (2000). The Economy of Safavid Persia. Wiesbaden, Reichert.
 Herbert , T. (1928). Travels in Persia 1627-1629. New edition, London.
 North, Douglass C., Institution’s, Journal of Economic Perspective, Vol.5, No.2, 1991, p.97-112
 North, D., J. Wallis., B. Weingast (2009). Violence and social order. Cambridge University Press, Cambridge.
 Klein, Peter. G. (1999). New Institutional Economics: Encyclopedia of Law and Economic. In B. Boudewijn & Grrit De Geest. Edward Elgar, pp. 456-465.