تحلیل هم‌‌آیندی: گامی به فراسوی دوآلیسم نظریه/ روش در مطالعات فرهنگی

دوره 7، شماره 1
اردیبهشت 1394
صفحه 1-36

نویسندگان

1 عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران

2 کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی، دانشگاه علم و فرهنگ، تهران، ایران

چکیده
با مروری بر مباحث روش‌‌شناختی موجود در مطالعات فرهنگی مشخص می‌‌شود که نوعی دوآلیسم نظریه/ روش همچنان در این مباحث جاری است. تأکید ویژه بر کیفی بودن پژوهش‌‌های مطالعات فرهنگی نمی‌‌تواند راه‌کاری بایسته جهت فراروی از این دوآلیسم باشد؛ بنابراین دامن زدن به جدال کمّی/ کیفی که در مباحث روش‌‌شناختی مطالعات فرهنگی به‌ویژه‌‌ در ایران بسیار دیده شده است، نمی‌‌تواند چندان راه‌گشا باشد. نگارندگان این مقاله‌‌ با طرح مجادلات دوآلیستی در روش‌‌شناسی جامعه‌‌شناسی و مطالعات فرهنگی می‌‌کوشند با توجه به سیاست نظریه و روش در مطالعات فرهنگی، روی‌کردی تحلیلی معرفی کنند که به‌جای باقی ماندن در سطح مجادلات دوآلیستی، راهی به فراسوی آن بگشایند. این روی‌کرد که به تحلیل هم‌‌آیندی شهره است، در مقالۀ حاضر به‌تفصیل معرفی شده، تبارهای مفهومی آن نزد ماکیاولی، مارکس، لنین، گرامشی و آلتوسر مرور، و سپس ملاحظاتی دربارۀ ‌کاربست‌‌های آن در مطالعات فرهنگی مطرح شده است. این ملاحظات بیشتر ناظر بر رابطۀ این فراروی از دوآلیسم نظریه/ روش با امکان تحقق مطالعات فرهنگی به‌مثابۀ دانشی مداخله‌‌گر، زمینه‌‌مند و دارای حساسیت‌های تاریخی است.

کلیدواژه‌ها