1- عضو هیئت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه الزهرا س
2- دانشجوی دکتری رشته جامعهشناسی فرهنگی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم
چکیده: (10940 مشاهده)
امروزه دیگر بحث بر سر این نیست که دموکراسی در بنیان خود مطلوب است یا نه ، بلکه بحث بر سر این است که شکل بهتر و کارامد تر دموکراسی چیست و ملاک تشخیص دموکراتیک بودن کنش های افراد کدام است. تحولات جهانی در ربع اخر قرن بیستم تا عصر حاضر، با توجه به پهنا و گستره ی ان ، که بیشتر نقاط جهان را در بر می گیرد و نیز تعمیق آن در لایه های مختلف جوامع – که این هر دو از ویژگی های جهانی شدن به شمار می روند – موجب کاهش نقش و کارویژه های دولت و ظهور شرایطی تازه برای گذار به دموکراسی و دولت دموکراتیک و تخصصی شده است. امروزه الگوهای "دموکراسی مشارکتی و خودمختاری " به منزله آخرین نظریه ها در الگوهای دموکراسی مطرح اند. این الگوهای دموکراسی بسیار گسترده تر از الگوهای پیشین خود و حتی الگوهای دموکراسی نمایندگی لیبرال هستند ، چرا که بر مشارکت افراد در تعیین سرنوشت خود بیشتر تاکید می کنند. در این مقاله سعی بر این است تا سیر این تحولات را از دید نظریه پردازان بزرگ این حوزه مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد.
نوع مقاله:
مقاله مستقل |
موضوع مقاله:
علوم اجتماعی|علوم سیاسی انتشار: 1395/1/1