استادیار تاریخ، دانشگاه تربیت مدرس تهران، ایران ، j.morshedlou31@gmail.com
چکیده: (2087 مشاهده)
در این مقاله، شهرنشینی در شمال قفقاز بهمثابۀ یک مؤلفۀ مهم حیات اجتماعی در پیوند با موقعیت جغرافیایی و یک عامل ساختاری بومی یعنی «کوچنشینی» بررسی شده است. کانون تمرکز آن، شهر تاریخی دربند و مقطع تاریخی مطالعه، دورۀ اسلامی با تمرکز بر سدههای یازدهم/ هفدهم و دوازدهم/ هجدهم است. مسئلۀ محوری پژوهش ناظر بر واکاوی علل و عواملی است که مانع از تکوین یک شهرنشینی پررونق، پایدار و واجد همبستگی اجتماعی در این مکان شد. مدعای پژوهش آن است که موقعیت راهبردی دربند در مرز ایران و دشت قبچاق، زمینهای برای اعمال اقتدار دولت در قالب سیاستهای مرزبانی و تکوین یک جامعۀ شهری در مقیاس محدود فراهم میکرد. همزمان، دسترسی دربند به دریای خزر و تجارت چشمگیر آن، زمینهساز شکلگیری یک شهرنشینی محدود اما پایدار در این مکان شد. باوجوداین، تجمع و گونهگونی کممانند نیروهای کوچنشین در داغستان و ظرفیتی که در این ناحیه برای اعمال نفوذ دولتهای رقیب و ایجاد ناامنی وجود داشت، مانع از توسعۀ این شهرنشینی بود. تبیین رابطۀ موقعیت جغرافیایی، سیاستهای مرزبانی و سهم نیروهای تمرکزگریز در فرسایش حیات شهری هدف اصلی این تحقیق است که با رویکرد جامعهشناسی تاریخی و رهیافت تببین علّی به آن پرداخته میشود. نتیجۀ پژوهش نشان میدهد که بین موقعیت مرزی دربند و شکلگیری و تحول حیات شهری آن در گذار تاریخ میتوان رابطۀ معناداری را تشخیص داد. در این زمینه، عامل تجارت چونان پویهای ایجابی و نیروهای کوچنشین همچون عاملی فرساینده سهم تعیینکنندهای داشتهاند.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
تاریخ انتشار: 1400/12/10