عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تبریز ، gh_pashazadeh@yahoo.com
چکیده: (2110 مشاهده)
در ایران زمان ناصرالدینشاه، نظام آموزشی بیشازپیش موردتوجه اندیشمندان ایران قرار گرفت. آنها انجام اصلاحات در عرصه های مختلف را با آگاهی مردم در ارتباط دانستند و از ضرورت آموزش همگانی سخن بهمیان آوردند و به دنبال آن، اصلاح آموزش ابتدایی را بهمنزلۀ زیربنای آموزش همگانی مورد توجه قرار دادند. رویکرد این اندیشمندان به آموزش ابتدایی و نسبتِ راهکارهای آنان برای تحول در آموزش ابتدایی با واقعیت های زمانه و اصول آموزش ابتدایی مسئله ای است که در تحقیق حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از آثار اندیشمندان آن دوره مورد بررسی قرار میگیرد و به این پرسش پاسخ داده می شود که آیا راهکارهای اندیشمندان ایران عصر ناصری برای آموزش ابتدایی و همگانی شدن آن با واقعیت های روز و اصول آموزش ابتدایی مطابقتی داشتند؟
نتیجۀ تحقیق حاکی از آن است که اندیشمندان این دوره باوجود درک درست از نقش آموزش ابتدایی در تعلیم عمومی، با اصرار به راهکارهایی مانند اصلاح الفبا از واقعیت های زمانه و اصول آموزش ابتدایی فاصله گرفته اند.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
تاریخ انتشار: 1400/12/10