1- استادیار دانشکده الهیات و ادیان ، a_mirzaei@sbu.ac.ir
2- استادیار پژوهشکده تاریخ و سیره
چکیده: (1568 مشاهده)
زنان تا پیش از نیمههای دورۀ ناصری، در مقایسه با مردان، از گروههای اجتماعی هستند که در فاصلۀ دورتری از طب مدرن و درنتیجه ارتباط با طبیبان مردِ خارجی قرار دارند، ولی بهتدریج اتفاقاتی میافتد که سیر گرایش آنان به طب مدرن و طبیبان مرد خارجی بیشتر میشود. حال این سؤال مطرح است که چه عواملی در گرایش زنان به طب مدرن و درنتیجه در رجوع به طبیبان مرد خارجی نقش داشته است؟ این اتفاق نمیتوانسته در خلأ یا براساس یک روند طبیعی باشد. حتماً عوامل مؤثری در این تغییر رفتار نقش داشته است. بهنظر میرسد مؤلفههای گوناگونی در این میان مؤثر باشند که نقش دربار و درباریان در کنار موضعگیریهای علمای دین و رفتار عملی آنان در این میان برجستگی خاصی دارد. این مقاله براساس گزارشهای همان دوره و برخی از پژوهشهای جدید، برپایۀ جمع و قرائن به بررسی این موضوع پرداخته و تلاش کرده است ضمن بررسی عوامل عدم رجوع زنان به طبیبان مرد خارجی، نقش دربار و روحانیون را در گرایش مثبت و منفی زنان به طبیبان مرد خارجی تبیین کند. نتیجۀ بهدستآمده این است که مواضع این دو گروه در همگرایی و واگرایی اجتماعی زنان نسبتبه طب مدرن و رجوع به طبیبان مرد خارجی نقش تأثیرگذاری داشتهاند و حداقل میتوان بخشی قابلتوجهی از تغییر رفتار زنان نسبتبه به این موضوع را در کشاکش رفتارهای این دو پایگاه اجتماعی دانست.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
تاریخ انتشار: 1401/6/31