تهران - ایران
چکیده: (12982 مشاهده)
سنت ستیزیهای نوآورانه هابرماس در فلسفه و علوم اجتماعی معاصر (از فلسفههای اجتماعی سیاسی، اخلاق و حقوق گرفته تا جامعهشناسیهای سیاسی وفلسفی) که خود آنها را نوعی بازسازی عقلانی نظریههای کلاسیک و مدرن نام نهاده است؛ بیش از پیش توجه نظریه پردازان معاصر را به نتایج این نوع جامعهشناسی سیاسی فلسفی و فلسفه سیاسی جامعهشناختی، که دارای بار تحلیلی وهنجاری نیز هست، جلب کرده است.
در این میان درخشش دو نظریه کلیدی جامعهشناختی فلسفی هابرماس، کنش ارتباطی و اخلاق گفتگویی، وکاربست و صورتبندیهای مکرر آن در تمام و سرتاسر آثار هابرماسی هم چنان سرزنده بوده و لذا در مواضع نظری گوناگون، جامعهشناختی و فلسفی، به دقت هر چه تمام محل بحثهای انتقادی فراوانی نیز قرار گرفته است.
در این راستا تمرکز مقاله بر تشریح فشرده نقطه نظرات انتقادی (هابرماس پژوهان) بر طرح تحلیلی– هنجاری است که هابرماس فیلسوف – جامعهشناس، در میان واقعیت بودگی و هنجاریت به منظور کاربست کنش ارتباطی و اخلاق گفتگویی در حوزه بهم پیوسته اجتماع – حقوق – سیاست صورت بندی کرده است؛ و از دل آن راهبردی هنجاری برای شکل دادن به نظم- قانون- دموکراسی گفتگویی بیرون آورده است. نظریهای که بدیلی رقیب و جایگزین برای جامعهشناسیهای فلسفی سیاسی حقوقی لیبرالی است.
در این تشریح انتقادی، مقاله (با مفروض گرفتن حداقل شناخت مخاطبان از نظریههای هابرماس و لذا صرف نظر از توضیح مقدمات بحث) هم زمان متکلف تشریح دو وجهه به هم پیوسته از این نظریه جامعهشناختی فلسفی چندسویه (اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی) هابرماسی است: نشان دادن امکانات تحلیلی هنجاری / برجسته سازی محدودیتهای تحلیلی هنجاری.
انتشار: 1389/2/5