پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی ، qtaleban@yahoo.com
چکیده: (4036 مشاهده)
مروری اجمالی بر تاریخ علوم اجتماعی حکایت از منازعاتِ متعدد روششناسانه در خصوص معقولیت تبیین تاریخی یا استنباط علّی در یک موردِ خاص با طرح تحقیق «تکموردی» دارد. در این مقاله، ابتدا سه انتقادِ روششناسانه نسبت به تبیینهای تاریخی از یک مورد خاص تشریح گردیده است. سپس، پاسخ اصلی روششناسانِ مدافعِ تحقیقات تاریخی یا تبیینهای درونموردی تشریح شده که استدلال نمودهاند یک چنین انتقاداتی مبتنی بر یک منطق خاص از استنباط علّی است که در سنتِ پژوهشی کمّی یا آماری حاکم است؛ در صورتی که تبیین تاریخی و استنباط علّی در یک موردِ منفرد از منطقِ متفاوتی بنام بیزگرایی استفاده میکند که انتقادات مطرحشده را کلاً بلاموضوع میسازد. همچنین نشان داده شد که از حیث روششناسی اگر ردیابی فرآیند روش اصلی استنباط علّی در مطالعات تاریخیِ تکموردی باشد، استنباط بیزی نیز قلب ردیابی فرآیند است و ماهیت بیزی ردیابی فرآیند است که توضیح میدهد چرا نامناسب است که اینگونه مطالعات را واجد مشکلات مربوط به معین نمودن مدل استاندارد علّی ببینیم.
نوع مقاله:
مروری سیستماتیک |
موضوع مقاله:
تاریخ انتشار: 1398/12/22