سبزوار، اسدابادی، داورزنی عباس صالح ابادی
چکیده: (11118 مشاهده)
رژیم های انقلابی ماهیتهای گوناگونی داشته و در شکلهای متنوعی ظاهر شدهاند. در برخی شرایط، دیکتاتوریهای نظامی، حزبی و فردی، و گاهی نیز رژیمهای دموکراتیک از دل انقلابها سربرآورده است. بنابراین، انقلاب بهعنوان یک عامل، بهتنهایی رژیم را دموکراتیک یا اقتدارگرا نمی سازد. شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه (ایدئولوژی سیاسی) و نوع رژیم ساقطشده ماهیت رژیم انقلابی را رقم می زند. جمهوری اسلامی ایران بهعنوان رژیمی انقلابی، بر اساس نظریۀ دموکراتیزاسیون و سکولاریزاسیون قابل تبیین نیست و تحلیل و تبیین دیگری میطلبد. از دیدگاه دموکراتیزاسیون، وجه ولایت فقیه جمهوری اسلامی و از نظر سکولاریزاسیون، اسلامی بودن جمهوری اسلامی و از نظر کلی، ترکیب جمهوری بودن و اسلامی بودنِ آن به مسئلهای برای اندیشمندان تبدیل شده است. در تعیین ماهیت رژیم انقلابی، عوامل گوناگونی دخالت دارند؛ از قبیل ساختار و شرایط بینالمللی، ماهیت رژیم ساقطشده، قدرت جامعۀ مدنی و فرهنگ سیاسی.
این مقاله با عنایت به نظریههای فرهنگ سیاسی (تقلیلیافته به ایدئولوژی سیاسی) درصدد تبیین این مسئله در دهۀ اول انقلاب اسلامی ایران (1357-1367) است. روش تحقیق، استفاده از راهبردهای مطالعۀ موردی است. نتایج تحقیق نشان میدهد نوع ایدئولوژی سیاسی رهبران انقلابی تاحدودی میتواند تبیینگر مسئله باشد. در اسلامی بودنِ نظام (در معنای تصویب قوانین اسلامی، نظارت فقها بر قوانین مصوّب و حضور فقها و روحانیان در دولت)، ایدئولوژی رهبران و نخبگان سیاسی نقش مهمی داشت. جمهوری بودن نظام (برگزاری انتخابات) نیز تاحدی ناشی از ایدئولوژی جمهوریخواهی اسلامی امام و نمایندگان مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی بود.
انتشار: 1390/8/28