دانشگاه تربیت مدرس
چکیده: (11072 مشاهده)
موضوع این مقاله، فازیسازی دموکراسی است. مدعای این مقاله آن است که تئوری دموکراسی، روایت دوارزشی از نظم سیاسی (دموکراتیک یا غیردموکراتیک) ارائه میدهد. اما روایت دو ارزشی در باب دموکراسی، با واقعیت ناسازگار است. در واقع، دموکراسی، حقیقت فازی دارد. در این مقاله، پس از بحث انتقادی در باب تئوری معرفتشناسی عقلانیتِ انتقادی، دستگاه معرفتی فازی فرموله شده است. در باب معرفتشناسی فازی گفته شده است که در این افق معرفتی، همهچیز به طور نسبی درجهبندی میشود و حقیقت، چیزی بین صفر و یک است. در این دستگاه معرفتی، حقیقتِ سیاه و سفید، به حقیقتِ خاکستری انتقال مییابد؛ هم برساختههای معرفتشناسانه و هم نهادهای اجتماعی و سیاسی، تابع اصل عدم قطعیت میشوند. بدین ترتیب، در معرفتشناسی فازی، تابع عضویتِ مبتنی بر ارزشهای صفر و یک، به تابع عضویت فازیِ مبتنی بر درجهبندی میزان عضویت در بازه [0،1]، تعمیم مییاید. در ادامه، در پرتو دستگاه معرفتی فازی، به استدلال تجربی در باب فازیسازی دموکراسی پرداختهایم. شواهد، نشان میدهد که دموکراسی، به مثابه یک واقعیت، ارزشهایی را در بازه [0،1] دریافت میکند. ارزشِ یک، بیانگر کشورهای کاملاً دموکراتیک و ارزش صفر، بیانگر کشورهای کاملا غیردموکراتیک است و درجات بین صفر و یک، دلالت بر درجهبندی نظامهای دموکراتیک و غیردموکراتیک دارد. بنابراین کشورهای امریکا، انگلیس، ژاپن، ترکیه، هند، فرانسه و ایران (1998 تا 2003) عضو کشورهای دموکراتیک میباشند، با این حال، نوع و درجه دموکراسی آنها تفاوت میپذیرد.
انتشار: 1389/2/6