1- . استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
2- دانشجوی دکتری جامعهشناسی سیاسی دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
چکیده: (11676 مشاهده)
این مقاله تلاش دارد با مطالعه شرایط مشترک مؤثر در وقوع انقلابهای مخملی در کشورهای هدف، با استفاده از رهیافت روش «توافق» جان استوارت میل، به مؤلفههای عِلّی مشترک دست یابد. جنبشهای اجتماعی، نهادهای مدنی، احزاب، فرهنگ سیاسی حاکم بر جامعه، ساختار و موقعیت ملی و بینالمللی دولت حاکم و میزان مداخله قدرتهای هژمونیک، هر کدام در تحقق انقلابهای مخملی نقش تعیینکنندهای دارند. در این پژوهش، با استفاده از نظریههای جنبشهای اجتماعی کلاسیک و جدید، نظریههای رفتار جمعی، نظریههای انقلاب، و نیز در پرتو تحلیل تطبیقی، نقش و جایگاه مؤلفههای تأثیرگذار در انقلابهای مخملی در کشورهای هدف و وضعیت همان مؤلفهها در شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه ایران مورد مقایسه قرار گرفت. فقدان اعتماد و روحیه کار جمعی در فرهنگ سیاسی جامعۀ ایرانی، منع گسترش نهادهای مدنی، تجربه ناکام نوسازی معلول عدم آمادگی جامعه ایران برای پذیرش تغییرات بنیادی، جایگاه بیثبات احزاب در ساخت سیاسی، وجود سطحی از انسجام ملی در جامعه، فقدان اپوزیسیون منسجم و قدرتمند، عمق نفوذ استراتژیک ایران در منطقه و اقتدار سیاسیـ نظامی دولت، جملگی شاخصها و مؤلفههایی هستند که در شرایط موجود احتمال انقلاب مخملی را در ایران منتفی میسازند. از سویی، حضور پتانسیلهای تهدیدکنندهای چون چالشگری ایران علیه منافع آمریکا و اسرائیل در منطقه، ضعف حوزه عمومی و نهادهای مدنی، تراکم شکافهای اجتماعیـ سیاسی، برخورد جناحی و سلیقهای جناح حاکم با رقیبان سیاسیاش درون نظام، اقتصاد تکمحصولی، افزایش میزان تورّم، کاهش سطح اشتغال و افزایش جمعیت جوان کشور، مؤلفههای تهدیدکنندهای است که در شرایط حضور یا فقدان یک عامل ناشناخته (x)، ممکن است زمینهای برای ظهور انقلاب مخملی در ایران باشد.
انتشار: 1389/9/21