دانشیار گروه تاریخ، دانشگاه شهیدبهشتی، تهران، ایران
چکیده: (10960 مشاهده)
ایده سرمایۀ اجتماعی در تداوم تاریخی ایدهپردازی کارل مارکس دربارۀ مفهوم سرمایۀ اقتصادی شکل گرفت. دایرۀ مفهومی سرمایه، با پیدایی نظریهای سرمایه انسانی، سرمایۀ فرهنگی و سرمایۀ اجتماعی ابعاد جدیدی یافت. مسئلۀ اصلی مقاله این است که سرمایۀ اجتماعی بهمثابۀ یک نظریه، چگونه تعین معنایی پیدا کرد و روند تطور معنایی این مفهوم به چه ترتیب رقم خورد. این پژوهش برپایۀ روش تاریخی با تأکید بر تاریخ اندیشه انجام شده است. یافتههای تحقیق آشکار کرد که نظریه سرمایۀ اجتماعی در ابتدا با عطف توجه به ارزش پیوندهای اجتماعی برای اعضای گروه اجتماعی پدیدار شد و سپس به کشف نوعی دارایی جمعی و جایگاه آن در ایجاد شکلهای معینی از همبستگی اجتماعی انجامید. سرانجام، با درهم آمیخته شدن نظریۀ روابط اجتماعی با هنجارهای اجتماعی مؤثر و اعتماد اجتماعی، شکل جدید سرمایۀ اجتماعی بهوجود آمد. بهعلاوه، ظهور نظریههای شناختی نیز موج ظهور روایتهای شناختی از نظریۀ سرمایۀ اجتماعی را درپی داشت و نگرش تازهای را در این نظریه پدید آورد.
نوع مقاله:
طرح پژوهشی |
موضوع مقاله:
تاریخ انتشار: 1394/2/1