دوره 13، شماره 2 - ( 1400 )                   جلد 13 شماره 2 صفحات 276-251 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


1- گروه جامعه شناسی دانشگاه تربیت مدرس ، saeia@modares.ac.ir
2- استادیار گروه حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه گوهرشاد، کابل، افغانستان
چکیده:   (1590 مشاهده)
موضوع این مقاله مطالعۀ لویه‌جرگه به‌مثابۀ یک جامعۀ مدنی سنتی در افغانستان است. مسئلۀ این پژوهش عدم مطابقت کنش لویه‏جرگه با روایت نظری آن به‌عنوان یک نهاد مدنی سنتی است؛ لویه‌جرگه در برهه‏هایی از تاریخ افغانستان از فرایند دموکراتیک‏سازی حمایت کرده و گاهی با حاکمان اقتدارگرا همسو شده است. سؤال این پژوهش این است: شروط تأثیرگذار بر کنش لویه‏جرگه در حمایت از فرایند دموکراتیک‏سازی در افغانستان کدام‌اند؟ مدل نظری این مقاله ترکیبی است از مفاهیم عدم توسعۀ اقتصادی و اجتماعی، قبیله‏گرایی و محدودیت کنش دموکراتیک لویه‏جرگه. یافته‌های تجربی این متن دلالت بر آن دارد که با توسعۀ اقتصادی ـ اجتماعی و ضعیف شدن قبیله‏گرایی، به‌مثابۀ یک فرهنگ سیاسی ضددموکراسی، لویه‏جرگه از دموکراتیک‏سازی کشور حمایت کرده است. در فقدان توسعۀ اقتصادی ـ اجتماعی و حضور پرنفوذ قبیله‏گرایی در افغانستان، لویه‏جرگه از اقتدارگرایی حمایت کرده است. در این مقاله نشان داده شده است که  لویه‏جرگه ظرفیت نهادی برای کمک به دموکراتیک‏سازی کشور را دارد، ولی ماهیت کنش آن بستگی به زمینه‏های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن دارد.
متن کامل [PDF 1200 kb]   (565 دریافت)    
نوع مقاله: مقالات علمی پژوهشی | موضوع مقاله: تاریخ
انتشار: 1400/12/10

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.