1- ، dralibigdeli074@gmail.com
چکیده: (8981 مشاهده)
چکیده
رضاشاه به دلیل ایجاد اصلاحات، تشکیل دولت مطلقه مدرن و یکسانسازی فرهنگی مورد نظر خود نیازمند به بازسازی هویت ملی جدید بود و به همین جهت برای رسیدن به مقصودش بسیاری از مورخان ایندوره را موظف ساخت تا با بهرهگیری از روش تاریخنگاری ناسیونالیستی به این کار بپردازند؛ به همین دلیل این نوع تاریخنگاری در دوره رضاشاه پهلوی بسیارمورد اهمیت قرار گرفته است. نظریه ناسیونالیستی تاریخنگاری مانند بسیاری دیگر از نظریههای تاریخنگارانه ترکیبی است از استدلالهایی که بیانگر اشتراکاتی از ایران و نشانههای آن روایت پیوسته و متداوم از گذشته سرزمین ایران، تاریخ پرعظمت ایران باستان، تقدیس ارزشهای ناسیونالیستی مانند استقلالخواهی و تصویر و تصور ایران یکپارچه که همگان به آن نگاهی یکسان و ستایشآمیز دارند. در پژوهش حاضر تلاش شده تا این نوع تاریخنگاری مورد بررسی قرار گرفته و ضمن تأکید نگاه ناسیونالیستی حاکم بر این دوره، برخی ازمتون نگارش یافته در این مقطع تاریخی نیز مورد توجه واقع شوند. ارائه نوعی تفسیر و تحلیل ویژه از ترکیبها و اشتراکات ملی و مذهبی که به صورت بارز و آشکار در آثار تاریخی ایندوره به چشم میخورد که تغییر نگارش تاریخ ایران و تغییر سبک و نگاه به آن را به روشنی نمایان میسازد.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
تاریخ انتشار: 1398/4/22