چکیده
موضوع این مقاله تکوین مدرنیته سیاسی در ایران است. تحلیل جامعهشناختی مدرنیته سیاسی در ایران به دلیل عدم همخوانی دستاوردهای آن با مدرنیته سیاسی در غرب، مسئلهای چالشبرانگیز بوده است. در این مقاله، برای غلبه بر چالشهای موجود، مدرنیته سیاسی در ایران به مثابه یکی از صورتهای چندگانهی مدرنیته در جهان و برایناساس همچون یک واقعیت منفرد تاریخی مورد مطالعه قرار گرفته است. مسئلهی اصلی این مطالعه پرسش از چگونگی فرایند شکلگیری مدرنیته سیاسی در ایران در بازهی زمانی۱۸۹۰-۱۹۰۸م است.چارچوب نظری این مقاله، با نقد نظریهی مدرنیزاسیون و برپایه مفروضات نظریهی مدرنیتههای چندگانه طراحی شده است و سه سطح و پنج لایهی تحلیلیِ نظام جهانی، مواجهه استعماری، نظام سیاسی اجتماعی، عاملیت جمعی و عاملیت فردی را دربرمیگیرد. روش تحقیق مورداستفاده در اینپژوهش تحلیل تاریخیـروایتی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدرنیته سیاسی ایران در ایندوران، برآیندی از عناصر متعدد در پنج سطح تحلیلی بوده است. در سطح نظام جهانی رقابتها و همکاریهای میان قدرتهای جهانی، در سطح مواجهه استعماری رویارویی با تهدیدات روسیه و انگلیس، در سطح نظام سیاسی اجتماعی بحرانهای اقتصادی، عدم استقلال و ناکارآمدی دستگاه سیاسی و در دو سطح عاملیت جمعی و فردی چارهاندیشیهای عاملان ایرانی برای غلبهبر مشکلات موجود و پاسخگویی به پرسش از شیوهی مطلوب ادارهی زندگی همگانی عناصری هستند که در طول زمان به فرایند مدرنیته سیاسی ایرانی شکل دادهاند. اثرات متقابل عناصر فوق برهم در طول دوره تاریخی موردنظر پژوهش به شکلگیری اولین پارلمان ایرانی در سال ۱۹۰۶ و تعطیلی موقت آن در سال ۱۹۰۸م انجامیده است.