1- هیأت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس و مدیر گروه جامعهشناسی انقلاب اسلامی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی
2- پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی
چکیده: (10487 مشاهده)
این نوشتار با این پیش فرض آغاز میشود که اندیشه انقلاب اسلامی در بستر اجتماعی- تاریخی دهه 20 و جریانات فکری و سیاسی آن تولد یافت؛ بنابراین پرسش اساسی این است که وضعیت مذهبی، فکری و سیاسی این دهه چگونه بوده که بستری اجتماعی و تاریخی را برای وقوع یک پدیده جامعهشناختی چونان انقلاب اسلامی فراهم آورده است و مسأله عمده این مقاله آن است که برخلاف تصور و برخی مدعاهای مطرح شده پس از انقلاب اسلامی، اندیشه انقلاب اسلامی، عمدتاً با اندیشههای جریان نوگرایی دینی دهه 20 و نه با اندیشههای بنیادگرایانه دینی در آن دهه قرابت دارد. بدین منظور در پژوهشی مجزا اندیشه انقلاب اسلامی با تحلیل تماتیک اندیشه رهبر و نخبگان انقلاب اسلامی به دست میآید. در این پژوهش با بررسی وضعیت مذهبی، فکری و سیاسی دهه 20 این نتیجه حاصل میشود که اندیشه انقلاب به یکی از جریانات فکری و سیاسی این دهه نزدیکتر است. از آنجا که در این دهه چهار جریان عمده فکری و سیاسی در فضای آزادی آن دوره حیات اجتماعی داشت، پس از مختصر اشارهای به وضعیت مذهبی آن دوره به شناخت این جریانات پرداخته میشود، اما از آنجا که انقلاب 57 ایران قیدی اسلامی خورده است، بیشترین تأکید این مقاله به شناخت اندیشههای دو شاخه اسلامگرایی سیاسی یعنی بنیادگرایی دینی و نوگرایی دینی در دهه 20 است. بنیادگرایی دینی جریانی است که در زمینه معرفت دینی نیازی به تغییر نمیبیند و میکوشد پاسخ تمامی پرسشها و نیازهای تجدد را به طور از پیش موجود از دل دین استخراج کند، نه با فهم جدید از دین و نوگرایی دینی که طیف گستردهای را شامل میشود و در تلاش است که پاسخ تجدد را با فهم جدید از دین بدهد که این مسأله منجر به تغییر معرفت دینی میشود. در این مقاله به تفصیل به این جریانات پرداخته میشود.
انتشار: 1396/10/1