دوره 7، شماره 3 - ( 1394 )                   جلد 7 شماره 3 صفحات 233-211 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشجوی دکتری تاریخ ایران اسلامی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
2- استادیار گروه تاریخ، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
چکیده:   (6352 مشاهده)
مسئلۀ سلطه یافتن روسیه بر قفقاز، به‌عنوان منطقه‌ای عمدتاً ایرانی، به‌لحاظ تاریخ و فرهنگ و نژاد، همیشه در ذهن مخاطب ایرانی تازه بوده است؛ مسئله‌ای که ارامنه نقشی اساسی در آن آفریدند. متأثر از خاطرات جنگ‌های صلیبی، ارامنۀ قفقاز، همیشه در آرزوی حضور یک دولت مسیحی قدرتمند در نزدیکی منطقه سکونت خود بودند، اما ازآنجا‌که اروپای غربی پس از جنگ‌های صلیبی هرگز آن حد به قفقاز نزدیک نبود که بر امور منطقه، تأثیرگذار باشد، ظهور یک قدرت مسیحی دیگر توجه ارامنه را جلب کرد؛ دولت مسکووی. فرآیندی که نخبه‌گان ارامنۀ ایران طی آن کوشیدند پای دولت همیشه توسعه‌طلب مسکووی و بعدها امپراتوری روسیه را به قفقاز باز کنند، درواقع فرآیندی از تغییر وفاداری بود که از دهۀ 1660 م (1070 ق) آغاز شد و تا سال 1828 م (1243ق)، سال بسته شدن قرارداد ترکمنچای، ادامه یافت. اینجا سعی شده به‌واسطۀ تبیین تشریحی و با اتکای عمده بر منابع ارمنی، افت‌و‌خیز‌های این فرآیند صدوشصت ساله به‌همراه چگونگی انتقال وفاداری ارامنه از ایران به روسیه تاحد ممکن روشن شود. یافته‌های این بررسی نشان می‌دهد که سه جناح عمدۀ اشرافیت ارمنی، یعنی رهبران کلیسا، ملیک‌ها و تجار برجسته، به‌ترتیب بیشترین اهمیت را در تعیین وفاداری سیاسی ارامنه قفقاز داشته‌اند؛ درحالی‌که ابتکار گِرَوش به روسیه از آنِ تجار ارمنی بود؛ اما این ملیک‌ها بودند که به آن دامن زدند و درنهایت، کلیسا بود که با نقش‌آفرینی خود تغییر وفاداری را قطعی ساخت.  
متن کامل [PDF 157 kb]   (2717 دریافت)    
نوع مقاله: مقاله مستقل | موضوع مقاله: تاریخ|علوم سیاسی
انتشار: 1394/11/1

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.